راست است که بنده در کسوت معلم دینی و گاه سخنران محافل دینی، بارها به اقتضای جایگاه اجتماعی خویش از ضرورت دینداری و خداترسی سخن گفته‌ام و تکرار این گونه مباحث، از دید مردم و نزدیکانم امری عادی است؛ اما باور بفرمایید یادآوری فعلی، از جنس دیگری است! هم سببش متفاوت است و هم زمانش... حتی حال خودم نیز در حین نگاشتن آن، حال دیگری است... ضربان قلبم تندتر شده است... هراس عجیبی احساس می کنم!

عادی شدن شنیدن و دیدن انواع مرگ ها،تکرار صحنه های خوف انگیز صف جنازه ها، پایان آرزوها و امیدهای دیدار در حادثه دردآمیز تصادف و حریق دو اتوبوس پر از مسافر، پرپر شدن صدها بیگناه در نزاع های جاری در خاورمیانه و...، گذشته از ماهیت دنیوی مسئله، واقعیت دیگری را نیز فریاد می کشند و آن«جدّی بودن و لحظه ای بودن سر رسیدن مرگ» است...! سرنوشتی حتمی و قطعی که هیچ راه گزیر یا گریزی از آن نیست و دیر یا زود سوت پایان زندگی همه ما را خواهد کشید! مرگ چنان واقعی و هراس انگیز است که غفلت از آن برای هیچ فردی روا نیست؛ درست است که تفسیر مرگ و معنای این کوچ اجباری، یکسان نیست امّا در اصل آن که هیچ کسی تردید ندارد، واقعیتی انکارناپذیر و زمخت که دم به دم فاصله ما با آن کمتر و کمتر می شود!

راستی، اگر مرگ نیز همچون زندگی یک واقعیت عریان است،چرا مرگ اندیشی نیز چون زندگی اندیشی یک ضرورت نباشد؟!آیا نیندیشیدن به مرگ و خود را برای آن آماده نکردن،نفی واقعیت ها نیست؟!

از این رو، توصیه من به همه دوستانم این است که مرگ را جدی بگیریم؛ گاه بنشینیم و با خود بیندیشیم آیا راهی برای فرار از مرگ هست؟ مرگ زمانمند است یا ناگهانی؟ الزامات قطعی و ناگهانی بودن مرگ چیست؟ ما تا چه حد به این الزامات اهتمام داشته ایم؟! فرصت زندگی را در چه زمینه هایی باید هزینه کرد تا مرگ، زیان اندر زیان نشود؟!

نمی توانم این را پنهان کنم که حسّ عجیبی در درونم خلجان می کند... حس می کنم صدای این مرگ‌های دسته جمعی و این خزان غم انگیز برگ های درخت اجتماع را باید شنید، حس می‌کنم ضرورت سربرافراشتن و افق مقصد را نگریستن، ضرورت و فوریت بیشتری یافته است... و این البته فقط یک حس است، حسّی برآمده از نگاه دینی و تفسیر الهیاتی زندگی!

«اللهم إنا نسألک فعل الخیرات و ترک المنکرات و حبّ المساکین و أن تغفر لنا و ترحمنا و إذا أردت فتنة قوم فتوفّنا غیر مفتونین...اللهم اختم بالسعادة آجالنا و اجعل الحیاة زیادة لنا فی کل خیر و اجعل الموت راحة لنا من کل شرّ و أحیینا إذا کانت الحیاة خیراً لنا و توفّنا إذا کانت الوفاة خیراً لنا و أحسن عاقبتنا و اجعل خیر أیّامنا یوم نلقاک فیه...نشهد أن لا إله إلا أنت نستغفرک و نتوب إلیک»آمین!